loading...
سایت جامع و تفریحی پت و مت

admin بازدید : 90 یکشنبه 27 اسفند 1391 نظرات (0)

جواب شعر دوست عزیزم *غریبه*
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت سرگرمی تفریحی پت و مت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون در مورد وبم چیه؟؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2286
  • کل نظرات : 139
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1500
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 137
  • بازدید امروز : 67
  • باردید دیروز : 336
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 497
  • بازدید ماه : 996
  • بازدید سال : 31,238
  • بازدید کلی : 1,664,749
  • کدهای اختصاصی