مورد داشتیم دختره پشت کوله پشتی دانشگاهش نوشته :عاقبت شوهر نکردن...
یارو از همسایش میپرسه:دخترتو دیدم شکمش بزرگ شده بود حامله است؟همسایه میگه نه چند وقته نفخ کرده,بگوزه خوب میشه.
چند ماه بعد یارو همسایشو میبینه میگه: دخترتو دیدم,گوزشم بغلش بود!
نمونه یک شوهر نفهم:
زن :سردمه
مرد :پاشو یه چیزی بپوش
زن :نه، خیلی سرده
مرد :یه پتو بیار جلوی بخاری بنداز رو خودت...
زن :نه، اونجوری هم فایده نداره. خونه پدرم که بودم موقع سرما مامانم منو بغل میکرد
مرد :همین مونده تا آخر زمستون مادرتو بیاریم خونمون! خخخخخخخخ :))))))))))