زندگی سخت است تو آسان بگیر
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر . . .
هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من
پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او
هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد
قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه
زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !
من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !
قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها
بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !
می خوام به کسی که خودش می دونه کیه بگم: دوستت دارم! با تمام نا مهربونیات با تمام....بازم دوستت دارم !
عشق دروغی بود که در تمام این سال ها باورش داشتم و چه تاوان سنگینی داشت همین اشتباه کوچک !
درشیرینی بوسه غرق بودیم ... که ناگهان شوری اشک رابر لبانم احساس کردم وفهمیدم که این بوسه جدایی است.
الهي بميرم سياه پوشت کنم نه آنکه بمانم و فراموشت کنم !
عشق از دوستی پرسید : تفاوت من وتو در چیه ؟ دوستی گفت : من دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی . من آنها را با دروغ جدا می کنم و تو با مرگ !
می بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی...بخاطر تمام خنده هایی که به صورتم نشاندی نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی...بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی...نمی بخشمت بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی...بخاطر نمکی که بر زخمم گذاشتی...و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی !
ز باغ خاطراتم هرگز نخواهی رفت ومن هرگز نخواهم برد از یاد نگاه مهربانت را !
اگه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛ اگه فکرمیکنی که بعد ازرفتنت اشک میریزم ؛ اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه هام خالی میشن؛ اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛ اگه فکرمیگنی که بی تومیمیرم؛ درست فکرمیکنی تو که میدونی نبودنت رو تاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــمــون !
عاشق كسي باش كه لايق عشقت باشد نه تشنه عشقت . چون تشنه يه روز سيراب مي شه !
کاش خداوند هيچ وقت به کلمات غرور و عشق و دروغ فکر نميکر که تا هيچ وقت هيچ عاشقی به خاطر غرورش به عشقش دروغ بگه !
ياد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بيشتر زنده نيست ياد گرفتم که عشق يعني فاصله و فاصله يعني 2 خط موازي که هيچگاه به هم نمي رسند ياد گرفتم در عشق هيچکس به اندازه خودت وفادار نيست و ياد گرفتم هر چه عاشق تري ، تنهاتري!
یادت میاد ای بی وفا چه قدر منو زجرم دادی.چقدر موندم چشم انتظار تا که بیای سر قرار
میگفتی مامانم نمیزاره بیام بیرون سرقرار.داداشم گیر میده
پس حالا چرا هر روز میری سر قرار مامانت گیر نمیده
امروز بد جور حالم خرابه عرق سگی واسم شرابه .داری روانیم می کنی دارم دیگه قاطی میکنم
مـــن اگـــر در آسـمان ِ قـلبـت سـتاره ای نـباشــم...؟
ابـر هـَم نـمیشـوم تـا جـلوی درخـشش ِ سـتاره هـای دیـگر را نـگیرم..!
آســـمـانـــت پـُر ســتاره..!
ویـــژه D$D$D
یـکـی از لـذتـهـایی کـه دیـگـه نـیـسـت..
ایـنـه کـه، صـبـحـونـه رو اون آمـاده کـنـه.. احـتـمـالاواسـم تـخـم مـرغ خـرمـا درسـت کـنـه.. کـه خـیـلـی دوسـت دارم...
بـرایِ نـاهـار، نـوبـتِ آشـپـزی مـن بـاشـه...
مـنـم بـا کـلاه و دسـتـکـش و پـیـشـبـنـد خـودمـو شـبـیـهِ سـرآشـپـزا کـنـم.. بـا قـلـم و کـاغـذ بـرم سـراغـش و بـگـم:
روزتـون خـــوش.. خـوش اومـدید ، قـدم رو چـشـمـایِ سـر آشـپـز گـذاشـتـیـد...
بـعـد اَلـَکـی یـه کـاغـذ بـدم دسـتـش کـه مـثـلا مــِنـو غـذاس.. ""امــــّا مـی دونـم سـفـارش اون چـیـه..""
ایشـون بـگـن : مـمـنـونـم.. اووووووووم ... سـفـارشِ هـمـیـشـگـی..مـن پـاسـتـایِ مـخـصـوصِ سـرآشـپـز رو مـیـل مـی کـنـم...
بــــلـــه خـانـوم... چــشـّـم.. تـا سـی دقـیـقـه دیـگـه آمـادس..بـراتـون دِســـِر مـیـارم تـا سـفـارشـتـون آمـاده شـه......
بـعـد یـه چـشـمـک بـزنـه و تـشـکـر کـنـه...
لایـــــــــــــــک= تـــــــازه شـد بـه هـوایِ "تـــــو" دله تنگِ مــــن...ای وااااااااای...
قلب تو به زیبایی همه گلهای دنیاست
خوش به حال کسی که قلب تو براش می زنه
جواب شعر دوست عزیزم *غریبه*
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
خط خطی های משורמןו :
بچه که بودم سوار تاب که می شدم بابام خیلی محکم هلم می داد،وقتی تاب می رفت بالای بالا دلم هری می ریخت پایین،ولی نمی تونستم منظورمو برسونم به بابام میگفتم"اونطوری هلم نده یه چیزی میفته تو دلم می ترسم"و بابام بهم می خندید...
اینروزا وقتی نشستم سر کلاس سعی می کنم همش سرم پایین باشه،آخه هربار که سرمو میارم بالا و چشمم به تو میفته یه چیزی میفته تو دلم...خیلی میترسم...
بی راهه رفته بودم آن شب
دستم را گرفته بود و می کشید
زین بعد
تمام عمرم را بی راه خواهم رفت
شیشه های شکسته تعویض می شوند
پل های شکسته ، تعمیر
آدم های شکسته ، فراموش . . .
سياه بودن لبانم از سيگار نيست....................
لبانم مشكي پوش حرفهايي هستند كه نا گفته مانده اند ................
به سلامتی اون حس هایی که نمیشه به اشتراک گذاشت مگر با خدا …
روزهای آخر است؛بنگر که چه کردی؟؟؟
سوزاندی یا سوختی ؟؟؟
خندیدی یا اشک ریختی ؟؟؟
91 هم گذشت 92 هم میگذرد ....
عهد کن حال که روزها در گردش است همیشه عاشقم باشی ....
همچون من که عهد کردم .....
واین بودسرانجام عشق ما(اگه کاری نداری برم وقتموطلف نکنم باهات)
***********حکایت رفاقت من با تو،حکایت "قهوه"ایست که امروز به یاد تو.... تلخ تلخ نوشیدم!که با هر جرعه،بسیار اندیشیدم،که این طعم را دوست دارم یا نه؟و انقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن كه انتظارتمام شدنش رانداشتم!وتمام كه شدفهميدم بازهم قهوه ميخواهم!حتي تلخ تلخ.********
یه وقتایی یکی میشه همه ی زندگیت ! ولی .... هیچ جای زندگیت حضور نداره ... !!!
خيلي سخته.... نه ميتوني نفرينش كني نه ميتوني دعاش كني....خدايا اين جدايي حكمتت بود يا عدالتت......دلم شكسته خدا..
خیلی حالش خراب بود....
از زمین و زمان بریده بود...
رفتم تو زندگیش...خیلی طول نکشید حالش خوب شد....
تشکر کرد و رفت تو زندگی یکی دیگه....
سکوتم صدای تو ... هوایم هوای تو ... دلتنگیم برای تو ... تنهایم بیاد تو..زندگیم فدای تو ... ♥♥♥♥
امروزم که تموم شد...
هیچی به هیچی!
اگه بدونی چقد واسه امروز که میخواستم ببینمت بال بال زدم اگه بدونی چقد خیالبافی کردم که اون اتفاق خوبه میفته بعد من بتونم بهت اس ام اس بدم عید رو تبریک بگم. بدتر شد که...
گذاشتم به حساب نحسی سال 91.
دیگه نمیبینمت تا سال جدید! دارم دلمو صابون میزنم 92 سال خوبیه .
میفته اون اتفاق خوب دیگه ؟!
نه؟!!
خیلی دوست دارم بجای آلارم ساعت با صدای ناز تو از خواب بیدارشم,,,
من اگه آشفته ام فقط به خاطر دوری از توست,سه سال است که دست به شونه نزدم,
در بیست سالگی مسن دیده میشم.الان سه ساله که به پیغامی که تو گوشیم گذاشتی گوش میدم
پس کی دستتو میگیرم,,,,,,,,
متأســـفم...
برای اینکه نگـــفتم:
چقـــد وسعت داشت!
مهربانـــی قلـــبت..
وقت نشـــد تشـــکرکنم
بابت آرامشی ک
هنگام حضـــور باتـــو داشتم..
متأسفم ک نگفتم خ دوســـتت دارم..
نمی دانستم
جهانـــم چه خالــــــــــــی میشود
درنبـــود تـــو!
تعداد صفحات : 15